19 בנוב׳ 2009

Raza sabze omid facebook note shared


سایز موسوی، کروبی
آبان ماه تمام می شود. پیاده روها را فرش زرد برگهای مرده پوشانده اند. سایه مرگ واعدام بر سرزمین عشق ـ ایران- فروافتاده است. جان های شیفته دیار شعر و گل سرخ یکایک خاموش می شوند.

نیکوخردمند در تهران و مهدی سحابی در پاریس به دیدار مرگ می روند. سالروز خاموشی دکتر مصطفی مصباح زاده همین روزهاست.جواد طالعی، همکارتبعیدی ما "جوانمرگی روشنفکران" را عنوان مقاله ای در سوگ مترجم ونقاش و شاعر رفته می کند. شیرکو معارفی در یک قدمی چوبه دار است. "هیئت مرگی" که به کردستان رفته است، کشتار تابستان 1367 رادر مقیاس کردستان در برنامه دارد:سیزده زندانی که محاکمه شده واز دادگاههای "نظام" حکم زندان گرفته اند، توسط هیات به اعدام محکوم می شوند.

در این فضای مخوف، مقامات "نظام" متردر دست دارند ومشغول اندازه گیری ابعاد جنبش سبز و رهبران آن هستند. محمدجواد اردشیر لاریجانی که از دیدار مخفیانه اش درلندن معلوم شد با زبان وسیاست انگلستان آشنا است از" سایز" موسوی و کروبی می گوید: "سايز موسوی و کروبی کوچک تر از آن است که جلوی حرکت نظام بايستند." معلوم نیست چرا از "سایز" خاتمی نمی گوید.

قائم مقام وزارت اطلاعات کارش دقیق تر است، متر سنج دارد: "در روز قدس که از طريق مترسنج و فيلمبرداری آمار گرفتيم حداکثر ۴۰ هزار نفر در خيابان حضور يافتند که ۸۰ درصد آنان کسانی بودند که از اول با انقلاب مشکل داشتند."

این شیوه آمارگیری انقلاب تکنولوژیک حیرت آوری در دنیاست و ازمعجزات "هزاره سوم" که نه فقط تعداد تظاهر کنندگان، بلکه درصد و زمان شروع "مشکل داشتن" آنها را هم روشن می کند. و تازه سند می شود برای کودتاچیان که درهفته رقم، آمار و سایز و اندازه، برافتخارات خودبیافزایند.

برای 5 نفر از این تظاهر کنندگان حکم اعدام صادر می شود. گروه دیگری به همین اتهام دستگیر می شوند.

رئیس پلیس تهران روی دست همکارش دروزارت اطلاعات بلند می شود و تصاویر 13 آبان را تکذیب می کند.

همفکر احمدی نژاد که در دولت کودتا پست ریاست ناجا را دارد، مرگ پزشک کهریزک را ناشی از خودکشی می داند و معلوم می کند که برای سردار رادان حتی قرار التزام هم صادر نشده است. او هم دارد مانند سعیدمرتضوی ودیگر عاملان جنایت کهریزک سرو ومر و گنده می چرخد. لابد ازاو هم مانند دیگرعاملان کشتارمردم در روزهای بعد از کودتای انتخاباتی "تقدیر" خواهد شد.

کیهان ـ ارگان مرکزی طالبان شیعه ـ می پرسد: "25 میلیون نفر شهروند درجه دوم و غیر خودی بودند؟" و سردبیر سابقش که دانشجویان او را"قاتل" می نامند، می گوید: "سیزده میلیون نفر نمی توانند صدای 25 میلیون نفر را خاموش کنند." هر دو اشاره به آماررسمی وزارتخانه سردار میلیارد است که وزیر کشور بود و حالا بعنوان وزارت رفاه از مجلس"رای اعتماد" می گیرد.

ظاهرا متر سنج کودتاچیان هم مثل دما سنجشان از میزان افتاده است. نه می توانند رقم درستی بدهند و نه می فهمند "هوا پس" است. واقعا پس است. کافی است در این ماهی که با عدد و رقم تمام می شود به چند رقم واقعی توجه کنند.

محمد خاتمی می گوید: "صد ها هزار در تظاهرات شرکت کردند."

سه وزیر دولت بازرگان می پرسند: "5/18 میلیارد دلار چه شد؟"

رئیس دولت کودتا که برای بستن یک "قرارداد ترکمانچای" دیگر به ترکیه رفته است، استدلال می کند که اینهمه پول از "سایز" 3 تا کامیون خیلی بیشتر است. و طبق معمول بادست پر از ترکیه بر می گردد. و هنوز به ایران نرسیده، این خبر منتشر می شود:

"با پایان سفر محمود احمدی نژاد به ترکیه و دومین دیدار وی در ماه جاری با رجب طیب اردوغان، رسانه های ترکیه ابعاد جدیدی از یک توافق نامه اقتصادی بی سابقه میان دولت کودتا و این کشور را منتشر کردند.این در حالیست که رسانه های دولتی پیش از این گزارش های مربوط به این باج دهی بی سابقه را «بی اساس»خوانده بودند. دو هفته قبل که اردوغان به همراه «هیات اقتصادی ٢٠٠ نفره» به تهران وارد شد، هیچ خبرگزاری داخلی ای، گزارشی از عقد این قرار داد بی سابقه در تاریخ تجاری ایران رامنتشر نکرد.حتی در آن زمان خبرگزاری نیمه دولتی ایسنا طرح چنین ادعایی از سوی مقامات ترک را «بی اساس» دانست، هر چند سه روز بعد از خروج اردوغان از ایران، همان گزارشی را که بی اساس دانسته بود، به عنوان یک «گزارش اختصاصی» منتشر کرد. بر اساس این توافق اقتصادی، ترکیه ٥٠ درصد سود خالص از فروش گاز ایران را برای بازاریابی در اروپا ازآن خود کرده است."

بعد از بخشیدن اروندرود و دریای مازندران، نوبت بخشش حق مالکیت گاز رسیده است. حالا چه اهمیتی داردکه "برخورد دستوری با شبکه بانکی سرانجام دامن بزرگترین بانک کشور، بانک ملی را " بگیرد و آن را با بحران مواجه کند بطوریکه این بانک ازجمله با "رشد 303 درصدی مطالبات کاهش 58 میلیارد دلاری فعالیتهای ارزی" روبروباشد.

کمیسون اصل 44 مجلس هم "فعلا" روی "معامله 8 میلیارد دلاری سهام مخابرات توسط" سپاه دست گذاشته است.

شفافیت بین المللی هم اعلام کرده است: "ایران در سال 2009 از نظر شاخص فساد ملی 27 پله سقوط کرده است."

پرواز های عبوری از ایران هم 22 درصد کاهش یافته است.
تجاوز 6 مرد به یک زن در روز 13 آبان هم کارش به مجلس کشیده است. سردار روزبهانی که نیروهایش درهمان روز یا داشته اند "مترسنجی" می کرده اند یا باطوم کشی، استدلالی می کند که سقراط هم از پاسخ دادنش ناتوان است: "در یک کشور 74 میلیونی تجاوز هم اتفاق می افتد."

با همین استد لال کاستن "20 لیتر بنزین از سهمیه هراتومبیل در ماههای زمستان" در کشوری که روی دریای نفت خوابیده طبیعی است.

دولت کودتا هم که اختیار میلیاردها تومان یارانه ها را گرفته تا بتواند مستقمیا روی زندگی و رای 50 میلیون نفر دست بگذارد؛ دنبال گرفتن مترو و دولتی کردن فرهنگستان هاست.

اقتصاد کشور با عنوان خصوصی شدن دراختیار سپاه قرار می گیرد و فرهنگ رسمادولتی می شود. آینده اقتصاد ایران رانظامیان تاجر پیشه و اعضای حزب موتلفه رقم می زنند وفرهنگ سرزمین حافظ و هدایت ونیما و فروغ، ملک طلق شاگردان مصباح یزدی می شود تابجای شاعر، تروریست پرورش بدهند.

سیاست طالبانی فقط برای خودشان نان و آب ندارد، کمپانی های آمریکائی وانگلیسی را هم به نوای حسابی می رساند. فقط دراین هفته "برای مقابله با خطر ایران" بزرگترین معامله اسلحه به ارزش چهل میلیارد دلار سر می گیرد.

אין תגובות:

הוסף רשומת תגובה